وقتي دارم به رفتارهاي خودم نگاه ميکنم تعجب ميکنم خيلي از کارها را که انجام ميدادم به خاطر اين بود که ديگران تاييدم کنند از وقتي که فهميدم مشکل کجاست و دوره عزت نفس را گوش دادم فهمريدم که براي تغيير خودم بايد به هر چي گوش ميدم عمل کنم و زياد حرف هاي شما را گوش بدم چون تکرار باور ميسازه خيلي جالب بود ديگران تغيير را در من احساس کردند و ميگفتند که چقدر تغيير کردي و ميگفتند چقدر خلاق تر شدي ولي در اصل من عزت نفسم بيشتر شده بود چند موردشو اينجا ميگم
1: چون عزت نفس کمي داشتم زياد آرايش ميکردم يا بهتره بگم آرايش زيادي ميکردم درسته که به نسب خيلي ها کم بود ولي با اينکه آرايش را دوست نداشتم بازم بخاطر حرف مردم و ديگران آرايش ميکردم جالب اينجاست که از وقتي که تصميم گرفتم روي خودم کارکنم متوجه شدم همسرم هم اصلا دوست نداره من آرايش کنم و هميشه ميگفت تو بدون آرايش زيبا تري ولي من نميشنيدم ، حتي الان هر جا هم که ميرم تائيد هم ميشم که چقدر خوبه که تو آرايش نميکني و خوش به حالت تو زيبائي و نياز به آرايش نداري، و متوجه شدم که همه من رو بدون آرايش زيبا ميبينن و دوست دارند .
2: من قدم خوبه و بلنده وي خودمو اذيت ميکردم و در مهماني ها کفش پاشنه دار ميپوشيدم که همه بگن عجب هيکلي داري و حالا فهميدم که کارم اشتباه بوده و بايد براي خودم زندگي کنم و به خاطر اين افکار به پاهام آثيب نزنم
3: چون عزت نفسم پايين بود نميتونستم نه بگم و به همه پول قرض ميدادم و اونها هم پس نميدادند و منم خودخوري ميکردم و فکرم به هم ميريخت و چون عزت نفسم پايين بود حتي روم نميشد که زنگ بزنم بهشون و بگم پول من رو پس بده خودم الان لازم دارم، بي پولي مي‌کشيدم اما به اونها نميگفتم ، حالا فهميدم که کلا به کسي پول قرض ندم و جالب اينه که ديگه کسي از من درخواست هم نميکنه
4: موهام بلند بود وخيلي اذيتم ميکرد ولي حاضر نبودم کوتاه کنم ميگفتم زشته ديگران چي ميگن ولي بعدش که تصميم گرفتم براي دل خودم زندگي کنم کوتاهش کردم و جالبه که همه گفتند که چقدر خوب شدي و بهت مياد
5: قبلا ميخاستم لباس بخرم همش دنبال لباس خاص يا مد بودم ولي الان دنبال لباسي هستم که باهاش راحت باشم حتي از وقتي که ازدواج کردم طبق سليقه همسرم خريد ميکردم و حتي رنگ مورد علاقه اون رو ميپوشيدم و زماني که شروع کردم روي خودم کار کنم فقط تنها ميرم خريد و طبق سليقه ي خودم خريد ميکنم و به مد و حرف ديگران کاري ندارم ديگه . شما هر کاري بکنيد بازم هر کسي يه حرفي ميزنه
6: ياد گرفتم خودمو همينطوري که هستم قبول کنم و به نظر و حرف بقيه کاري نداشته باشم
متشکرم از شما استاد ناظمي عزيز
۹ روش مؤثر برای ساخت باورهای جدید
باید بدانید که تغییر باور یک فرایند تدریجی است، نه یک جادوی یک شبه. اکثر متخصصان رشد فردی و روانشناسان معتقدند برای تغییر باور باید روی تکرار، تمرین، صبر و ورودی های ذهنی تمرکز کرد. با این حال، تکنیک هایی وجود دارند که این مسیر را سریع تر و مؤثرتر می کنند.
۱. گوش دادن به باورهای جدید هنگام خواب
ضبط صدای خود با جملات تأکیدی مثبت مانند «من لایق ثروت هستم» و گوش دادن به آن ها در زمان خواب، ذهن ناخودآگاه را تحت تأثیر قرار می دهد. در این حالت مغز در امواج آلفا و تتا قرار دارد و اطلاعات را راحت تر جذب می کند. برای این کار مقاله ی67 جمله تاکیدیمن را ببینید و فایل صوتی آن را دانلود کنید
۲. تکرار و تمرین مستمر
تکرار روزانه باور جدید، مثلاً چند بار در روز، باعث نهادینه شدن آن می شود.
۳. تجسم خواسته ها
تجسم ذهنی واقعی و احساسی چند بار در روز، مانند تصور داشتن شغل دلخواه یاسلامت کامل، به مغز کمک می کند بین واقعیت و خیال تمایز قائل نشود.
۴. کنترل ورودی های ذهنی
مغز هر چیزی را که مرتباً می بیند، می شنود یا می خواند، به عنوان واقعیت می پذیرد. حذف محتواهای منفی و جایگزینی آن با فایل های صوتی انگیزشی، کتاب های مثبت و افراد الهام بخش، ذهن را برای ساخت باورهای بهتر آماده می کند. بهترین ابزار برای این کار استفاده از سامانه پیامک انگیزشی است
۵. عمل کردن به باورها
تنها فکر کردن کافی نیست! باید با رفتار واقعی و عمل کردن، باور جدید را تقویت کرد. مثلاً اگر می خواهید باور کنید که فردی شجاع هستید، باید در موقعیت های واقعی، شجاعت نشان دهید.
۶. گفت وگو با ذهن و طرح سؤال
با پرسیدن سؤال هایی مثل «الان بابت چی سپاسگزارم؟» یا «اگه باور جدید درست باشه، چه کاری می کنم؟»، ذهن را به تفکر مثبت و فعال وا می دارید. این تکنیک به جهت دهی افکار و احساسات کمک می کند.
۷. شناسایی باورهای مخرب
هر زمان تضادی را در احساس یا نتایج تان تجربه می کنید، توجه کنید که این نشانه وجود یک باور محدودکننده است. تضاد باعث شفاف شدن خواسته و تغییر جهت ذهن به سمت باور جدید می شود.
۸. الگوبرداری از افراد موفق
با مشاهده افراد موفق و شنیدن داستان های واقعی آن ها، ذهن راحت تر باور می کند که شما هم می توانید موفق شوید. دیدن مثال های عینی باورها را از حالت تئوری به تجربه نزدیک می کند و باور پذیر میکند
۹. درک قانون تکامل
هیچ فرمول جادویی برای تغییر باور در یک شب وجود ندارد. همان طور که یک درخت زمان نیاز دارد تا از یک بذر کوچک به درخت تنومند تبدیل شود، باورها هم نیاز به صبر، تکرار و مراقبت دارند.
چند مثال ساده برای درک بهتر
وقتی پولی به طور تصادفی پیدا می کنید، جمله «من آهنربای پول هستم» را چند بار بگویید تا این باور در ذهن ثبت شود.
هنگام پیاده روی یا کارهای روزمره از خود بپرسید: «الان بابت چی می تونم سپاسگزار باشم؟»
چند بار در روز خواسته ات رو تجسم کن و حس کن که به آن رسیده ای.
باورهای جدید را ضبط کن و در زمان خواب پخش کن تا ذهن ناخودآگاه آن را جذب کند.
یادت باشد: نوشتن و گوش دادن فقط کاشت بذر است؛ رشد باور یعنی به آن عمل کردن و دیدن نتایج واقعی.
تغییر باور یک مسیر است، نه مقصد. شما می توانید آن را سریع تر طی کنید اما نمی توانید از آن فرار کنید. با استفاده از ابزارهایی مانند:
فایل های صوتی خودساخته
تکرار روزانه و هدفمند
تجسم احساس محور
اقدام عملی بر اساس باور جدید
و ذهن آگاهی از ورودی های محیطی
می توان این مسیر را لذت بخش تر و مؤثرتر ساخت.
پیشنهاد میکنم از محصو سامانه پیامک انگیزشی برای تغذیه ی ذهن استفاده کنی ، اطلاعات بیشتر از سایت زیر :
در سایت عضو شوید و از آموزش ها، مقالات و محصولات استفاده کنید
پشتیبانی سایت فقط به صورت پیامک به شماره 09107644537 پیشنهادات و انتقاداتتان در مورد سایت را هم به همین شماره پیامک یا واتس آپ کنید
ندیم ناظمی
